دیدگاه 1023 و وضعیت فلاکت بار تحقیق و توسعه صنعتی در ایران
طبق سند دیدگاه 1023، وضعیت ما در دنیا از دید آمار به این صورت هست:
طبق سند دیدگاه 1023، وضعیت ما در دنیا از دید آمار به این صورت هست:
شدت صنعتی شدن – رتبه 35
سهم ارزش افزوده صنایع با فناوری متوسط و بالا از ارزش افزوده کل صنعت – رتبه 24
سهم ارزش افزوده صنعتی از تولید ناخالص داخلی – یک سوم متوسط جهانی
سهم صادرات صنعتی از کل صادرات صنعتی – رتبه 112 —-> نشان از توان رقابتی پایین تولیدات صنعتی کشور در مقابل محصولات مشابه خارجی
کیفیت صادرات صنعتی – رتبه 92
سهم ارزش افزوده صنایع با فناوری متوسط و بالا از ارزش افزوده صنعتی – رتبه 24
سهم حدود 66% صادرات صنایع منبع محور از صادرات صنعتی
سهم کمتر از 1% صنایع با فناوری بالا
سهم حدود 26% صنایع با فناوری متوسط
سهم غالب صادرات صنایع منبع محور از کل صادرات کشور 30%
سهم حدود 0% صنایع با فناوری بالا از کل صادرات کشور

در این سند آمده است که “یکی از عواملی که منجربه توسعه پایین تر صنایع با فناوری بالا در مقایسه با صنایع منبع محور در کشور شده است، سهم کمتر از یک درصدی هزینه های تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی است، این در حالی است که در عمده کشورهای توسعه یافته نظیر ژاپن، آمریکا، آلمان و چین سهم هزینه های تحقیق و توسعه از GDP در بازه 2 تا 5 درصدی است.”
“نکته حائز اهمیت آن است که در برنامه های پنج ساله سوم، چهارم و پنجم توسعه کشور برای سهم تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی هدفگذاری 3درصدی شده بود و این هدف در برنامه ششم توسعه به 4 درصد افزایش یافت ولیکن به لحاظ عملکردی مقدار این شاخص در سالهای 1397، 1398 و 1399به ترتیب برابر با 0.58 ،0.65و 0.43 بود که نتیجه این امر در جایگاه 74ام ایران در شاخص «سهم ارزش افزوده صنعتی در GDPو پایین بودن توان رقابتی محصولات صنعتی (رتبه 112در شاخص «سهم صادرات صنعتی از کل صادرات»)» بخوبی نمایان است.”

وقتی به این آمار نگاه می کنیم، علت وضعیت امروز صنعت را می فهمیم. البته اینکه چقدر برنامه ریزی مملکت غیر واقعیه خودش جای بحث داره اما چطور می شود که با تمام شرایط خاصی مثل:
دستمزد پایین نیروی کار
قیمت پایین اکثر مواد اولیه (معدنی، پتروشیمی و …)
عدم توجه به مسائل زیست محیطی و sustainability
باز هم قیمت یک کالای ساده چینی با کلی هزینه حمل و نقل (حساب کنید حداقل 3000 دلار برای هر کانتینر 20 فوت)، گمرک و … از قیمت همان کالا کمتر است. تازه کیفیت پایین تری هم دارد! نمونه اش #خودرو #لوازم_خانگی و …
به نظر من یک علت آن همین عدم توجه به ابزارهای انقلاب صنعتی 4.0 است. هنوز استفاده از روش های سنتی که باعث آزمون و خطاهای زیاد، هدر رفت زیاد زمان، متریال و … بر روش های نوین ترجیح داده میشه! چرا؟!
یعنی کالا مهندسی تولید نمی شود!
نمونه اش همین شبیه سازی عددی …
70 ساله که داره در دنیا استفاده میشه.
حدود 20 ساله که کارخونه های مختلف Zero prototyping شدن یا در حال پیاده سازی آن هستن!
اما هنوز کارخونه ها به نتایج شبیه سازی به چشم یک هزینه اضافه نگاه می کنن.
توجهی به این نمی کنند که تا 70% میتونن آزمون و خطا رو کاهش بدن…
محصولی که برنامه دارن 6 ماه دیگه بره تو بازار می تونه 1 ماه دیگه بره…
میشه کلی نوآوری تو محصول ایجاد کرد…
میشه کلی کیفیت اون رو بهبود داد…
میشه کلی هزینه تولید اون رو کاهش داد…
میشه کلی ایمنی تجهیز رو بالا برد…
میشه دانش فنی شرکت رو توسعه داد…
میشه کلی نمونه سازی رو کاهش داد…
میشه محصول رو رقابتی کرد…
میشه به فکر صادرات افتاد…
به جای اینکه در این بازار آشفته دنبال مشتری باشیم، میشه با این همه مزایایی که اشاره شد، یک کالای صادراتی خوب با قیمت پایین تر از قیمت رقبا بسازیم.
مگر چقدر زمان تا پایان تحریم ها داریم؟
تحریم ها تا ابد نیست!
دو حالت داریم یکی اینکه با همین شرایط پرهزینه تولید کرد و به فکر بهینه کردن دستگاهها، محصولات، طراحی ها و … نبود و ادامه حیات داد، تا روزی که تحریم ها رفع بشن و شاهد نابودی بخش زیادی از صنایع باشیم.
یا در حالت دوم، جدی گرفتن تحقیق و توسعه و استفاده از علم و مهندسی های نوین در کنار تجربه سازندگان، برای رشد صنایع ساخت محور. از فرصت تحریم استفاده کنیم ، سطح کیفی تولیدات بالا بره و رقابت پذیری با محصولات مشابه خارجی بهتر بشه. اون موقع رفع تحریم کمکی باشه برای صادرات بهتر نه واردات بیشتر…
به فکر استفاده از راه کارهای نو باشیم.
تحقیق و توسعه رو در شرکت نخوابونیم
به شبیه سازی عددی و هوش مصنوعی و ابزارهای دیگر انقلاب صنعتی 4.0 توجه کنیم!